زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن اسلم العمری المدنی . وی فقیه و مفسر و اهل مدینه بود. او را تفسیری است که پسرش عبدالرحمان آن را از او روایت کرد و بسال 136 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی ): وهم در این سال زیدبن اسلم العدوی که به فقاهت و دانش از امثال و اقران امتیاز داشت به مثابه ای که در مدینه چهل فقیه در جلسه ٔ درس او جمع می شدند به اجل طبیعی درگذشت . از محمدبن اسماعیل بخاری نقل است که زیدبن اسلم به صحبت شریف امام زین العابدین سلام اﷲ علیه آمد و شد می نمود و از آن حضرت استفاده می فرمود. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 206).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.