زیتونی . [ زَنی ی ] (ع ص نسبی ) آنچه به رنگ زیتون باشد. (از اقرب الموارد). منسوب به زیتون . به شکل و رنگ زیتون . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || قسمی مروارید شبیه به زیتون در شکل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و ربما شبه [ اللؤلؤ ] بالزیتونة، فقیل زیتونی . (الجماهر فی معرفة الجواهر بیرونی ، یادداشت ایضاً). || آلوده به زیت . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.