زیادت و نقصان . [ دَ ت ُ ن ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) افزونی و کمی . || (اصطلاح نجوم ) این افزونی و کمی به دو گونه است یکی بحسب جایگاه از فلک اوج و تدویر، و دیگر بحسب جایگاه از افق ، و نخستین گونه را بسیار لون است . یکی از آن ، فزونی است اندر رفتن . و این چنانست که چون رفتن ستاره بیشتر بود از رفتن میانه ، او را زائد فی المسیر خوانند. و اگر از وی کمتر بود ناقص فی المسیر خوانند. و ازآن افزونی است به عدد. و این چنانست که تعدیلهای ستارگان به جدولها در نهاده است برابر عددها به دو سطر، یکی همی فرودآید تا شش برج و دیگر همی برآید از شش برج تا تمام دوازده برج . و چون تعدیل خواهی ستدن و چیزی اندر آن دو سطر اندر آری ، اگر به سطر نخستین افتد «زائد فی العدد» نام کنند و به دوم «ناقص فی العدد». وز آن ، افزونی است به تعدیل . و این چنانست که چون تعدیل حصه بستانی ، آنگه بر حصه چیزی فزایی و نیز تعدیلش بستانی ، اگر این تعدیل دوم بیشتر از تعدیل نخستین بود، او را «زائد فی التعدیل » خوانند. و این به نطاق نخستین و سوم بود. وگر تعدیل کمتر باشد از نخستین «ناقص فی التعدیل » خوانند و این به نطاق دوم و چهارم بود. وز آن ، افزونی است به حساب . و این آن وقت بود که به تقویم کردن ستاره ، تعدیل پسین برافزائی . و او «زائد فی الحساب » باشد. و آن به فلک اوج به نطاق سوم وچهارم بود. و به فلک تدویر به نطاق نخستین و دوم . وچون این تعدیل را به باقی نطاقها کم کنی «ناقص فی الحساب » بود. و از آن افزونی است اندر روشنایی و تنومندی و چون این بحسب نزدیکی و دوری از زمین است گروهی او را «زائد فی النور و العظم » خوانند، تا از ذروت یا اوج سوی حضیض همی آید. زیرا که به زمین نزدیکتر همی شود. و از حضیض تا به اوج «ناقص فی النور و العظم »خوانند. و گروهی این زیادت را گرد بر گرد حضیض نهادند تا بهر دو بعد اوسط و نقصان گرد بر گرد اوج . زیراکه روشنائی و تن او به بعد اوسط بر اندازه ٔ میانه نهادند. چون از وی برتر شود از آن اندازه کمتر شود. وچون از وی فروتر شود از آن اندازه بیشتر شود. و قیاس چنان واجب کند که اینگونه ، از تدویر بیشتر بیرون آوردندی . ولکن عادت منجمان چنانست که زیادت نور و عظم از نطاقهای فلک اوج بیرون آرند و بس . و زیادت نور قمر بر این قیاس نیست ولیکن به حسب دوری از شمس . پس گروهی او را «زائد فی النور» خوانند، از اول ماه تا نیمه . و گروهی او را «زائد فی النور» خوانند که روشنائی اندر تن او از نیمه بیشتر شود، و آن هفتم ماه تا بیست و دوم او باشد. و اما گونه ٔ دیگر از زیادت و نقصان که بحسب افق بود آن است که ربع شرقی که میان فلک نصف النهار است و میان افق مشرقی تا آن ربع دیگر که برابر اوست هر دو را «زائد» خوانند زیرا که روز و شب اندرین دو ربع بر فزونی باشد. و دو ربع دیگر را ناقص خوانند. (از التفهیم بیرونی چ همائی صص 144 - 145).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.