زیادت جو. [ دَ ] (نف مرکب ) حریص . زیاده طلب . که زیاده جویی کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : آنکه خرسند است اگر نیز گرسنه و برهنه است توانگر است و آنکه زیادت جوست و اگر عالم همه ازآن اوست درویش است .(منسوب به هوشنگ از تاریخ گزیده ، یادداشت ایضاً).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.