زغلاش . [ زُ ] (ع اِ) دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را معادل «ته تار» فرانسه دانسته که بمعنی شکل و حالت اول اقسام قورباغه ، غوک ، وزغ و سمندر است (شکل بچّه قورباغه قبل از دگردیسی ). و همچنین بمعنی درخت چتری شکل و اسم عامیانه ٔ بعضی از ماهیها و غیره است . رجوع به دزی ج 1 ص 595 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.