زرمدی . [ زَ م َ ] (صوت ) در تداول عامه ، کلمه ای است دال بر استهزاء و تمسخر. (از فرهنگ فارسی معین ). ازادوات استهزاء و تمسخر. (کلمات عوامانه ٔ کتاب یکی بود یکی نبود جمال زاده ).
- زرمدی قرمه سبزی ؛ لفظی توهین آمیز است برای رد کردن کسی که به قهر می رود یا تهدید به رفتن می کند، نظیر: چس اومدی . اما قدری مؤدبانه تر. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ص 181).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.