زحموک . [ زُ ] (ع اِ) کشوثاء است . ج ، زَحامیک (منتهی الارب ). کشوثاء. و آن گیاهیست بدون ریشه که بدور درختان می پیچد. ج ،زحامیک . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). اب انستاس ، زحموک را جزء نامها و کلماتی عربی که فراموش شده و بجای آنها کلمات و اسمهایی غیر عربی رواج یافته است ، بشمار آورده . (از نشوء اللغة ص 93). رجوع به مفردات ابن بیطار ذیل زحموک و کشوت و تذکره ٔ انطاکی ذیل کشوث ، اکشوت و زجمول و کشوث ، در این لغت نامه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.