زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن خبیب بن ثابت بن عبداﷲبن زبیر. از راویان حدیث بود، و از عاصم بن عبیداﷲ و هشام بن عروة روایت دارد و یعقوب بن حمید و عتیق بن یعقوب از او نقل حدیث کنند. (از کتاب الجرح و التعدیل رازی ج 2 ص 584). و ابن حجر عسقلانی آرد: از راویان حدیث بود ابن کاتب و معن از او روایت دارند. ابن ابی حاتم او را یاد کرده و سخنی درباره ٔ جرح او نگفته است . ابن عدی گوید، او حدیث فراوان ندارد، دو حدیث از او دیده ام که منکرتر از آن دو از وی روایت نشده است . (از لسان المیزان ). رجوع به کتاب نسب قریش شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.