زبید. [ زُ ب َ ] (اِخ ) بطنی است از بنی مسروح که مالک مرز «رابغ» و نیز مالک اراضی فراوان دیگر که «درب الحج » از آن جمله است ، میباشند. زبید خود به چندین رشته تقسیم میگردد بدین قرار: صُحُف ، عُصوم ، مَغارِبة، صَیّادة، وُفْیان ، جَعاثِهة، هُنود، جَراجِرة، عَزارة، وَلَدیّة، جُهْدة و عِسْلان . (از معجم قبایل العرب عمر رضا کحالة از کتاب قلب جزیرة العرب ، الرحلة الیمانیة و مرآة الحرمین ابراهیم رفعت پاشا، تاریخ سینا تألیف نعوم شقیر ورحله ٔ حجازیه بتنونی و دلیل الحج محمدپاشا صادق ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.