زبل الخنزیر. [ زِ لُل ْ خ ِ ] (ع اِ مرکب ) سرگین خوک زداینده است مر امع ارا، چون غذای او کرنج باشد. (ترجمه ٔ صیدنه ). صاحب مخزن الادویه آرد: سرگین خشک خنزیر با آب یا شراب جهت نفث الدم سینه و رفع درد پهلو و ضماد آن با سرکه جهت سستی عضلی و با موم و روغن جهت التوای عصب و قطور زهره ٔ آن جهت قروح اذن و عسر آن و قطع بواسیر و با عسل و فلفل جهت رویانیدن موی سر اقرع . و در دائرة المعارف فلاحتی ذیل کوت آمده : کود خوک آبکی و سرد است . در صورتی که در خوراک خوک تخم علف نپخته و خورد نشده باشد، چون هضم نمیشود همانطور در کود مانده و ممکن است با کود خوک مزرعه را علف زار کرد، بنابراین در این قسمت باید احتیاط نمود. رجوع به قانون ابن سینا ج 1 ذیل زبل شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.