زبرزیر. [ زَ ب َ ] (ص مرکب )ویران . واژگون . پایین و بالا. زیرو زبر :
بسا مفلس بینوا سیرشد
بسا کار منعم زبرزیر شد.
|| درتداول فارسی زبانان در مکتبهای قدیم ، حرکات کلمه را میگفتند. زیر و زبر هم بدین معنی می آید.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبرزیر. [ زَ ب َ ] (ص مرکب )ویران . واژگون . پایین و بالا. زیرو زبر :
بسا مفلس بینوا سیرشد
بسا کار منعم زبرزیر شد.