زافرة. [ ف ِ رَ ] (ع ص ، اِ) آنکه دیگری را در حمل ازفار (اثقال و احمال ) یاری کند. (ذیل اقرب الموارد از لسان ). || گروه مردم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || لشکر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || رکن بنا. (اقرب الموارد)(منتهی الارب ) (آنندراج ). || شتر فربه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مهتر و بزرگ . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کمان . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زافرة، سهم یا نزدیک پیکان از تیر یا سوی جای پر از تیر یا کم از دو ثلث جانب پیکان . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زافرة الرجل ؛ یاران و خویشان مرد. (اقرب الموارد) (آنندراج ). لانهم یزفرون عنه الاثقال . و فی الحدیث : کان اذا خلا مع صاغیته و زافرته انبسط و یقال هم زافرة القوم عندالسلطان . (اقرب الموارد). || داهیه (بسیار زیرک و دانا). (ذیل اقرب الموارد). || کاهل و نزدیک آن . (ذیل اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.