ریحانة. [ رَ ن َ ] (ع اِ) گیاهی خوشبوی که در زمین نرم روید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حنوة و آن گیاهی سهلی یا آزریون بری است . (ازاقرب الموارد). || دسته ٔ ریحان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دسته ٔ شاهسپرم . (فرهنگ فارسی معین ). || پسر:ریحانة رسول اﷲ؛ حسن علیه السلام و حسین علیه السلام . (یادداشت مؤلف ). || زن ، و از آن است فرمایش حضرت علی : «المراءة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛ ای انها طیب نفس للرجل لا قیمة علیه . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.