ریتیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) این کلمه با «رزینا»ی لاطینه از یک اصل است . بی شک مطلق سقز و گاه به معنی سقز درخت کاج است برای اینکه صاحب ذخیره می گوید: آن مرکب از ریتیانه و موم و غیره است و صاحب لاروس می گوید: از رزین (رشین ، علک ، سقز) و غیره است . ریتانج . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ریتانج و راتینج شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.