روقة. [ ق َ ] (ع ص ) خوبروی . و یستوی فیه المذکر و المؤنث . یقال : غلام روقة و جاریة روقة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). خوبروی . و مذکر مؤنث در وی یکسانست . (آنندراج ). ج ِ رائق (کفاره و فرهة، و صاحب و صحبة). (منتهی الارب ). برگزیده ٔ مردم و آن ج ِ رائق است . گویند:غلام روقة جاریة روقة و جواد روقة ایضاً. (از اقرب الموارد). رجوع به رائق شود. || چیز اندک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اندک و آن لغت یمانی است . (از اقرب الموارد). || نیک خوبروی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.