روحاء.[ رَ ] (اِخ ) موضعی است میان حرمین بر سی یا چهل میل از مدینه . (منتهی الارب ). جایی است از اعمال فُرْع در فاصله ٔ چهل روز، و بقولی در سی وشش و بقول دیگر درسی روز از مدینه . در این محل بود که «تبع» هنگام برگشتن از جنگ اهل مدینه بقصد رفتن به مکه ، فرودآمد و استراحت کرد و بهمین مناسبت «روحاء» نامیده شد، و منسوب به آن روحاوی است . زنی اعرابی گوید :
و ان حال عرض الرمل و البعد دونهم
فقد یطلب الانسان ما لیس رائیا
یری اﷲ أن القلب اضحی ضمیره
لما قابل الروحاء والعرج قالیا.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.