رمیة. [ رَ می ی َ ] (ع اِ) شکاربه تیر افکنده ، و منه الحدیث : یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة؛ یعنی در دین درآمدند و زود ازآن برون شدند و اثری از دین ندارند چنانکه تیر در صید نشست و صاف از آن بیرون رفت و به چیزی از آن صید آلوده نگشت . (منتهی الارب ). شکار به تیر افکنده خواه نر باشد خواه ماده ، و یقال : «بئس الرمیة الارنب »؛ ای بئس الصید مما یرمی الارانب . ج ، رَمایا. (از اقرب الموارد). || زیادت . فزونی . (از متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.