رقم . [ رَ ] (ع مص ) نوشتن . (از اقرب الموارد). نبشتن . (منتهی الارب ) (دهار) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || و منه قولهم : هو یرقم الماء؛ یعنی حاذق و قادر بر تصرف هرامر است . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || نقطه نهادن و واضح نمودن کتاب را. (از اقرب الموارد). نقطه نهادن کتاب را و واضح و بیان نمودن و مهر کردن بر آن : رقم الکتاب . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). مهر کردن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). || کتابت کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) . || خطدار بافتن جامه را. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). نبشتگی بر جامه . (دهار). || داغ کردن شتر را. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.