رغرغة. [ رَ رَ غ َ ] (ع مص ) فراخ بودن زیست . (ناظم الاطباء). فراخی زیست . (منتهی الارب ). || فرورفتن کسی در نیکویی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || همه وقت آب یافتن شتر و آب دادن شتر را روزی به صبح و روزی به شام . یا سیر آب نادادن شتر را. || نهان کردن چیزی . || لازم گردانیدن شوره گیاه شتر را با عدم رغبت آنها. || خوردن شتران حوالی آب را بعد چریدن شوره گیاه که در آب باشد. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.