رصانة. [ رَ ن َ ] (ع مص ) رصانت . محکم و استوار گردیدن : رصن رصانةً. (از تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). استواری و محکمی . (از آنندراج ). محکم بودن و استوار گردیدن . (از فرهنگ فارسی معین ). رصانة عقل و جز آن ؛ استحکام و بسیاری ثبات آن . (از اقرب الموارد). محکم و استوار شدن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.