رخمة. [ رَ خ َ م َ ] (ع اِمص ) دوستی و مهربانی و محبت و نرمی . (ناظم الاطباء). || (اِ) واحد رَخَم . کرکس . (ناظم الاطباء). مرغی است مانند کرکس و آن را اَنوق هم گویند. (آنندراج ). موش گیر. (بحر الجواهر). استخوان خوار. استخوان رند. (از کشاف زمخشری ). کرکس . (دهار) (مهذب الاسماء). اسم عربی مرغ مردارخوار است و آن قسمی از کرکس است و بزرگ جثه و سفید مایل به تیرگی و خط سیاه و چشمش بسیار زرد و مسکن او جبال و بیابان و بغایت خایف می باشد. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).یکی رَخَم به معنی کرکس . ذرور پوست آن قاطع نزف الدم و التیام دهنده ٔ جراحت و با سرکه جهت قوبا و خراز نافع و تلخه ٔ آن طلاءً جهت زهر مار و جز آن و بخور گوشت خشک آن با خردل هفت بار جهت حل انعقاد مردی که آن را زنان بسته باشند و جهت تسهیل ولادت نیز نهادن پر بازوی راست یا چپ آن میان هر دو پای زن جهت تسهیل ولادت و قطور سرگین آن با سرکه در چشم جهت رفع بیاض و دردگوش و با زیت جهت ازاله ٔ کری و ثقل سامعه و طلای سرگین آن با سرکه ٔ انگور بر برص باعث تغییر لون و جگر بریان یا خام آن را ساییده در روزی سه بار و هر بار سه دانگ با سرکه بنوشند تا سه روز متوالی جهت رفع جنون . (منتهی الارب ). پرنده ای است به شکل کرکسها پیسه (سپید و سیاه ) و انوق نامیده می شود و دارای منقاری زرداست . کنیه ٔ آن «ام جعران » و «ام رسالة» و «ام عجیبة» و«ام قیس » و «ام کُثَیّر» است . (از متن اللغة). ام جعران . ام رساله . ام عجیبه . ام قیس . ام کثیرالریح . ابوالریح .ابوشملة. ام مرزم . ام العذاب . ام قشع. (المرصع). و رجوع به رَخَم و مترادفات کلمه و تحفه ٔ حکیم مؤمن و اختیارات بدیعی و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 171 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.