رجرجة. [ رِ رِ ج َ ] (ع اِ) باقی آب بر روی لای آمیخته به گل تنک در حوض که از آن نفعی نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و منه الحدیث :لاتقوم الساعة الا علی شرار الناس کرجرجة الماء الخبیث ، و یروی : رجراجة. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). باقیمانده ٔ آب تیره و گل آلوده در حوض . (از اقرب الموارد). || جماعت بسیار در حرب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). گروه بسیار در جنگ . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || ثرید چرب . (ناظم الاطباء). || آب دهن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب )(آنندراج ). بزاق . (اقرب الموارد). || (ص )گول . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی که خرد ندارد. (از اقرب الموارد). مرد گول و بی عقل . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.