رثایة. [ رِ ی َ ] (ع مص ) مصدر بمعانی رثی . (منتهی الارب ). گریه کردن بر مرده و شمردن محاسن وی . (از اقرب الموارد). گریستن برای میت و ستایش نمودن آن . (آنندراج ). رثاء. (ناظم الاطباء). رجوع به رثاء شود. || بنظم آوردن ستایش مرده را. (آنندراج ). نظم کردن شعری درباره ٔ مرده . (از اقرب الموارد). || یاد گرفتن حدیث را از کسی . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سخن از کسی یاد گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). || بیاد آوردن و رحم کردن و مهربانی نمودن بر کسی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). رحم کردن و مهربانی کردن بر کسی . (از ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.