ربیعة. [ رَ ع َ ] (ع اِ) سنگ زورآزمای . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ). سنگ که بدان زور آزمایند.(مهذب الاسماء). || خود آهنین که سوار در جنگ سر بدان پوشد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). خود که بر سر نهند. (از مهذب الاسماء). || مرغزار. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). روضة. (از اقرب الموارد). || توشه دان . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). || ظرفی که در آن طیب و غیره نهند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). عتیدة یا طبله یا حقه ای که در آن خوشبوی نهند. (از اقرب الموارد). || توشه ای که در اول زمستان از جای دور آورند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.