ربذة. [ رِ ذَ ] (ع اِ) مرد بی خیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سربند شیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || پشم پاره ٔ رنگین که بگوش و گردن شترو غیر آن آویزند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || پارچه ٔ زن حائض . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || هر پلیدی . ج ، رِبَذ، رِباذ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || رکوی که زرگران پیرایه را به وی مالند تا روشن شود. ج ، رِبَذ، رِباذ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.