راهن . [ هَِ ] (ع ص ) رهن کننده . (از اقرب الموارد) (از شعوری ج 2 ورق 11). گروکننده . (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (رشیدی ). گروستاننده . || ثابت . (متن اللغة) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دائم . (آنندراج ).
- طعام راهن ؛ طعام دائم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
|| آماده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || لاغر از مردم و شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). لاغر. (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.