راما. (اِخ ) در اساطیر هند، شخصی است که از تشخص و تجسم «ویشنو» معبود هندیان بوجود آمده است . او فرزند «داسارات » فرمانروای «اود» بوده و گویا با «ویسوا میترا» سفری برای مقابله با وحشیان کرده است . او «سیتا» را که از تجسم «لاکهمی » بوجود آمده بود با طرز سحرآمیزی بزنی اختیار کرد و بسوی سرزمین پدری خود روان شد. آنگاه که میبایست بجای پدر بر تخت نشیند، نامادری پیر او پسر خود «بهاراتا» را بر تخت سلطنت نشاند و از پسر درخواست که راما را بمدت 14 سال تبعید کند. بعد از مرگ «داسارات » با وجود کناره گیری بهاراتا از سلطنت ، راما بر تخت فرمانروایی ننشست و بسیر و سیاحت پرداخت واز این رهگذر، شهرتی بسزا در زهد و مناعت نفس بدست آورد. او وقتی که بسراندیب مسافرت کرد حاکم سراندیب «راوانا» زن او «سیتا» را از دست او گرفت ، راما برای رهایی زن خود با فرمانروای میمونها «سون » همدست شد و بدستیاری آنان «راوانا» را کشت و زن خویش را رهایی بخشید، آنگاه بسرزمین پدری خویش برگشت و بر تخت پادشاهی نشست و باجرای عدل و داد، و حق و حقیقت همت گماشت . در هندوستان منظومه ٔ مصور و بزرگ بنام «رامایانا» بزبان سنسکریت با شیوه ٔ شیوا و شاعرانه ای نوشته شده که حاوی شرح سفرهای راما در شبه قاره ٔ هند است و درحقیقت بمنزله ٔ شاهنامه یا زبور هندوان میباشد. این کتاب علاوه بر اینکه از کتب مقدس هندوهاست ، یکی از بهترین نمونه های آثار ادب باستانی هند بشمار می آید و بواسطه ٔ داشتن مضامین بلند و دل انگیز به بیشتر زبانهای اروپا ترجمه شده است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.