راشن . [ ش ِ ] (ع ص ) آرامنده و ثابت . (منتهی الارب ). آرامنده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || ثابت و برجای . (منتهی الارب ). || ثابت و برجای و برقرار. (ناظم الاطباء). || (اِ) زر اندکی که استاد بعد از اجرت بطریق انعام بشاگرد دهد و به فارسی آن را شاگردانه گویند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شاگردانه یعنی زر اندکی که استاد بعد از اجرت بشاگرد دهد. (ناظم الاطباء). آنچه بشاگرد صانع داده شود. (از اقرب الموارد). شاگردانه . (دهار). غلامانه . (یادداشت مؤلف ). || (ص ) ناخوانده بمهمانی درآینده و هوالطفیلی و اما الذی یتحین وقت طعام فیدخل علی القوم و هم یأکلون فهوالوارش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پیک و طفیلی و بشتالم یعنی ناخوانده بمهمانی آینده . (ناظم الاطباء). طفیلی . (اقرب الموارد). || مِقَم ّ؛ یعنی آنکه تمام آنچه را که بر خوان است بخورد. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.