ذویب . [ ذُ وَ ] (اِخ ) ابن کعب بن عمرو. در عقد الفرید ذیل یوم تیاس آرد: کانت افناء قبائل من بنی سعدبن زید مناة و افناء قبائل من بنی عمروبن تمیم التقت بتیاس . فقطع غیلان بن مالک بن عمروبن تمیم رجل الحرث بن کعب بن سعدبن زید مناة، فطلبوا القصاص ، فاقسم غیلان ان لایعقلها و لا یقص بها حتی تحشی عیناه تراباً! و قال :
لا نعقل الرجل و لا ندیها
حتی تروا داهیة تنسیها.
فالتقوا فاقتتلوا فجرحوا غیلان حتی ظنوا انهم قدقتلوه ، و رئیس عمرو. کعب بن عمرو. و لواؤه مع ابنه ذؤیب و هو القائل لابنه :
یا کعب ان اخاک منحمق
ان لم یکن بک مرة کعب
جانیک من یجنی علیک و قد
تعدی الصحاح مبارک الجرب
و الحرب قد تضطر جانبها
نحو المضیق و دونه الرحب .
(عقد الفرید جزء 6 ص 90).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.