ذوجوفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) وادیی است بنو محارب بن حفصة را. اشعث بن زیدبن شعیب الفزاری راست :
الالیت شعری هل ابیتن لیلة
بحزن الصفا تهفو علی جنوب
و هل آئین الحی شطر بیوتهم
بذی جوفر شیی ٔ علی عجیب
غداة ربیع او عشیة صیف
لقربانه جنح الضلام دییب .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.