ذواللحیة. [ ذُل ْ ل ِ ی َ] (اِخ ) ابن حمیر. نام یکی از اذواء. و دختر او مادر بنوعکل است . کان ثطّا فسمی بضدّ صفته . (معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ج 2 ص 399 س 12). و دختر او زوجه ٔ عوف بن وائل بن قیس است . رجوع به معجم الادباء یاقوت ج 2 ص 399 س 12 - 14 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.