ذنب العقرب . [ ذَ ن َ بُل ْ ع َ رَ ] (ع اِ مرکب ) دیسقوریدس :فی آخر دواء من الرابعة. سقرینوبداس و معناه الشبیه بالعقرب هذا نبات له ورق قلیل و بزر شبیه باذناب العقارب و هذا البزر اذا تضمد به نفع الملسوعین من العقارب . جالینوس : فی الثامنة هذا الدواء یسخن فی الدرجة الثالثة و یجفف فی الثانیة. (ابن البیطار). شقوربیویدیس . و صاحب تحفه گوید: ذنب العقرب نزد جالینوس صامریوما است و بعضی گویند ثمر گیاهی است شبیه به دنباله ٔ عقرب و زردرنگ و نبات او کم برگ و ریزه و در بلاد سردسیر میباشد. در سیم گرم و خشک و جهت سم ّ عقرب و سایر سموم بارده نافع است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.