ذخر. [ ذُ ] (ع اِ) ذخیره . (مهذب الاسماء). چیزی نگاهداشته شده برای وقتی . یخنی . (منتهی الارب ). پس انداز. پس افکند. پس اوکند. چیز پنهان کرده . چیز نهاده . پستائی . اندوخته . ج ، اَذخار : سایه ٔ کردگار پرتو لطف پروردگار ذخر زمان و کهف امان . (گلستان سعدی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.