ذبال . [ ذُ ] (ع اِ) ج ِ ذُبالة. (دهار) :
عقل گردی ، عقل را دانی کمال
عشق گردی ، عشق را دانی ذبال .
با حضور آفتاب با کمال
رهنمایی جستن از شمع و ذبال .
|| ریشها که بر پهلو برآید و بجانب شکم سوراخ کند.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذبال . [ ذُ ] (ع اِ) ج ِ ذُبالة. (دهار) :
عقل گردی ، عقل را دانی کمال
عشق گردی ، عشق را دانی ذبال .