دیش . (اِخ ) الدیش . از بطن هون الدیش اند و ایشان معروف به بنوالدیش بن ملیح بن الهون باشند و قبیله ٔ عضد والدیش را قارة گویند. ابو عبید گوید وجه تسمیه ٔ ایشان به قارة بدان سبب است که شداخ لیثی خواست که ایشان را در بطن کنانه متفرق سازد لذا گفتند که دعونا قارة لانتفرق . و از اینجا است که قارة خوانده شدند. (از صبح الاعشی ج 1 ص 349). و رجوع به ماده ٔ دیش در تاج العروس شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.