دیر جص . [دَ رِ ج َص ص ] (اِخ ) در حدود قم از ناحیت ری تا جوسق : داودبن عمران اشعری به دو فرسخ از دیرجص که فرا پیش قم است . چون حدیث دیرجص در میان آمد شاید که در بنا کردن آن آنچه روایت کرده اند گفته شود چنین گویند که در کتاب سیرملوک عجم مسطور است که ملک روم قومی رااز عمالقه از بقایای قوم عاد پیش کسری انوشیروان فرستاد و ایشان را جثه های بزرگ و قامتهای بلند بود... چون آن طایفه از عمالقه پیش انوشیروان آمدند بر دست ایشان دیرجص را در راه قم بنا نهاد و گویند که این دیر پیشتر از این زمان بزمانی بعید بنا نهاده اند. (تاریخ قم ص 26). ابن حوقل گوید اما راه ری به اصفهان چنین است از ری شهر به دزه و از دزه به دیرجص یک منزل و میان دزه و دیرجص بیابانی در مقابل کرکس کویه و سیاه کویه است و دیرجص رباطی است از گچ و آجر که بدرقه ٔ سلطان در آن نشینند و زراعت ندارد... آب آنجا از بارانی است که در دو گودال بیرون دیر فراهم شود این دیر بوسیله ٔ بیابان احاطه شده است و از دیرجص تا کاج نیز یک منزل است ... و از کرکس کویه تا دیر جص چهار فرسخ و از آنجا تا سیاه کویه پنج فرسخ است . (صورةالارض ابن حوقل ص 143، 144 انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.