دیة. [ ی َ ] (ع اِ) (از: ودی ). جوهری گوید دیة یکی دیات است و «ة» عوض از واو است و به معنای حق مقتول (قتیل ) است و در تهذیب نویسدکه اصل دیة، وِدْیَة مانند شیة از وشی . (از لسان العرب ). حق قتیل (مقتول ) و آن مالی است که بدل نفس مقتول به ولی او داده شود و از باب تسمیه ٔ بمصدر است و گاه اطلاق شود بر بدل (اعضاء) دست و پا و آن را ارش گویند و ارش نیز بر بدل نفس اطلاق گردد. (از اقرب الموارد) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). خون بها و آن هزار دینار است یا ده هزار درم سیم یا صد اشتر. ج ، دیات . (مهذب الاسماء) (ترجمان جرجانی ). المال الذی هو بدل النفس . (تعریفات ). سربها. (یادداشت مؤلف ). دیه . دیت . اصطلاح فقهی است و عبارت از مالی است که در مقابل جرح و قتل و نقص عضو باید جانی به مجنی علیه یا ورثه ٔ او بدهد و در اسلام در موارد مختلف دیه واجب است و در مواردی قصاص یا دیه هریک روا باشد بسته بنظر ولی دم است . در قتل عمد صاحب دم مخیر است بین دیه (جزاء نقدی )یا قصاص یا عفو و دیه ٔ زن نصف است در تمام مواردی که معین است یا مخیر است . دیه ٔ قتل خطا 20 شتر بنت مخاص و 20 شتر ابن لبون و 30 شتر بنت لبون و 30 حقه است . دیه ٔ قتل عمد یکی از شش امر است : صد شتر دو ساله ببالا دویست گاو. دویست حله که هر حله دو لباس باشد از برد یمانی ، هزار گوسفند. پنجهزار دینار که هزار مثقال طلا باشد. و شش هزار درهم . در قتل شبه عمد یکصد شتر که 34 شتر 5 ساله ببالا و 33 شتر 2 ساله ببالا و 33شتر سه ساله ببالا (یکی از امور پنجگانه در قتل عمد). (از فرهنگ علوم عقلی بنقل از شرح لمعه ج 2 ص 357، 260). در فقه و حقوق اسلامی مالی که بدل نفس محسوب میشود و از جانب کسی که مرتکب قتل یا جرح شده است بمنظوراسقاط حق قصاص به ولی دم پرداخت میشود بفارسی خونبها و در نزد عوام پول خون خوانده میشود. در عهد جاهلیت اعراب غالباً در مورد وقوع قتل بموجب قوانین قصاص اقدام به قصاص میکرده اند اما گاه و مخصوصاً در مواردی که از قصاص نومید میشده اند ظاهراً به دیه قناعت میکرده اند. البته حدود میزان دیه بر حسب اوضاع و احوال و بتفاوت ضعف و قدرت قبایل اختلاف پیدا میکرده است . و بتفاوت از ده شتر ماده تا یکصد شتر ماده بوده است .و گاه از این میزان نیز بیشتر میشده است . در اسلام راجع به دیه احکام مفصل هست . در عهد حیات پیغمبر، دیه ٔ قتل یکصد شتر ماده بوده . عمر این تعداد را به یکهزار دینار (برای کسانی که دیه را به زر میپرداختند، مثل اهل مصر و شام ) و یا 12000 درهم (برای آنها که دیه را به سیم میپرداختند مثل اهل عراق ) برآورد کرد درحقیقت اهل شهر، دیه را ناچار به سیم یا زر میپرداخته اند و شتر فقط از بدویان قبول میشده است . البته شترهایی هم که بابت دیه پرداخت میشده است از حیث سن و احوال دیگر شرایط مخصوصی داشته است چنانکه نیز بر حسب وضع قاتل دیه تفاوت میکرده است و تفصیل این امور درکتب فقه آمده است و در این ابواب گاه اختلافاتی نیز در بین مذاهب اربعه هست . در مورد دیه ٔ اهل ذمة نیز اختلافهایی هست . بهرحال دیه ٔ ذمی از دیه ٔ مسلمان کمتر بوده است . در قوانین ابتدائی و قرون وسطائی نیز دیه کمپزیسیون غرامتی بوده است که تبهکار یا خانواده او برای جلوگیری از قصاص به مجنی علیه یا خانواده ٔ او می پرداخته است . میزان دیه در اوایل برطبق توافق طرفین معین میشد. ولی بعدها قوانینی برای این منظور در کارآمد و این امر از نظر تاریخی مبین تحول از مرحله ٔ انتقام کشی و قصاص شخصی است به مرحله ای که در آن اگر تجاوز به حقوق افراد و خانواده آنها مستحق مجازات شناخته شده مجازات تبهکار ازدست افراد و خانواده ها خارج شده است و برای حفظ نظم جامعه در دست دولت قرار گرفته است . یکی از اقسام دیه ورگیلد ، بهای انسان بوده است و آن مبلغی بوده که قاتل به خانواده ٔ مقتول می پرداخته و بعلاوه در موردی که مقتول از اتباع فرمانروایان یا از رعایای خاندان ارباب و فئودال بود ورگیلدبه فرمانروا یا ارباب نیز پرداخت میشد. پرداخت ورگیلد در همه فرهنگهای ژرمنی (از جمله در دوره ٔ آنگلوساکسونها در انگلستان ) وجود داشته و در بسیاری از ممالک دیگر نیز رایج بوده است . (دائرة المعارف فارسی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.