دیاقودا. [ دَ ] (معرب ، اِ) دیاکودا. بلغت یونانی شربت خشخاش را گویند که از پوست خشخاش پخته باشند نه از تخم آن . (از برهان ). شاید دیافوذا معرب دیاقودا باشد. (ازغیاث ). شربت کوکنار. شراب خشخاش . شربت خشخاش : و از افیون و تخم خشخاش و دیاقوذا (دیاقودا) که نزله را بازدارد پرهیز کنند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بگیرند تخم خشخاش نیم من اندر چهار من آب تر کنند...این شراب را دیاقودا گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.