دکن . [ دَ ک َ ] (اِ) قله ٔ کوه .(برهان ). صاحب جهانگیری می گوید: قله ٔ کوه را گویند،و بیت ذیل را از ناصرخسرو شاهد می آورد :
لرز لرزنده غضنفر در عرین
ترس ترسنده عقاب اندر دکن .
اما اگر شاهد این دعوی این بیت است بی شک لفظ و معنی هر دو غلط است ، چه کلمه در این جا «وکن » است با واو بجای دال ، جمع وکنة به معنی مأوای طیر در غیر عش ، و عربی است . (یادداشت مرحوم دهخدا). || به هندی ، به معنی جنوب باشد که در مقابل شمال است . (برهان ) (جهانگیری ) (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.