دوی . [ دَ ] (ع ص ، اِ) مرد بیمار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بیمار.ناخوش . (یادداشت مؤلف ). || مرد احمق و کودن . (از ناظم الاطباء). || مردی که در جایی بماند. ملازم جای خود. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || آنچه باطنش فاسد باشد. (فرهنگ فارسی معین ). || حیله ور و مکار و غدر. (ناظم الاطباء). دغاباز و محیل و حیله گر. (برهان ) (آنندراج ). || (اِ) مکر و حیله . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.