دون نواز. [ ن َ ] (نف مرکب ) حامی سفلگان و فرومایگان و نوازنده ٔ آنان . (ناظم الاطباء). دون پرست . دون پرور. سفله پرور. (یادداشت مؤلف ) :
فلک دون نواز یک چشم است
وان یکی هم میان سر دارد.
و رجوع به دون و دون پرست و دون پرور شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دون نواز. [ ن َ ] (نف مرکب ) حامی سفلگان و فرومایگان و نوازنده ٔ آنان . (ناظم الاطباء). دون پرست . دون پرور. سفله پرور. (یادداشت مؤلف ) :
فلک دون نواز یک چشم است
وان یکی هم میان سر دارد.