دوزه . [ زَ ] (اِ) دوژه . یک نوع گیاه خاردار است . (از ناظم الاطباء). گیاهی باشد که ثمر آن گرهی است خاردار به بزرگی فندق ومغزی در میان دارد و چون به جامه بچسبد جدا نشود. (برهان ). رجوع به دوژه شود. || لاک . (ناظم الاطباء). لاک است و آن صمغمانندی باشد که بدان کارد و شمشیر و مانند آن را پیوسته چسبانند و به حذف (هاء) هم آمده است ؛ یعنی دوز. (از برهان ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.