دورود. [ دُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش دورود ازشهرستان بروجرد کنار راه آهن طهران به اهواز. موقعیت : کوهستانی سردسیر دارای 6500 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه و تریاک و حبوب . ادارات دولتی بخش دورود عبارت است از بخشداری ، شهرداری ، شهربانی ، پست و تلگراف ، دارائی ، غله ، آمار،بهداری ، کشاورزی و ایستگاه . سه دبستان و در حدود 200 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.