دوالی . [ دَ ] (اِخ ) نام مردی است که والی بخارا بود و سکندر نوشابه حاکم بردع را به حباله ٔ او درآورد و ملک بردع بدو داد. (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) :
دوالی سپهدار ابخاز بوم
چو دانست کآمد شهنشاه روم .
دوالی کمر بر وفا کرد چست
دل روشن از کینه ٔ شاه شست .
دوالی که سالار ابخاز بود
به نیروشه گردن افراز بود.
دوالی بنام آن سوار دلیر
برآرد دوال از تن تند شیر.