دهساء. [ دَ ] (ع ص ) مؤنث ادهس . اکمة دهساء، پشته ٔ سرخ رنگ . ج ، دهس ، (ناظم الاطباء). ارض دهساء؛ سرخ مایل به سیاهی . (منتهی الارب ). || عنز دهساء؛ بز سرخ مایل به سیاهی . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). گوسفند سیاه که با سرخی زند. (مهذب الاسماء). || امراءة دهساء؛ زن کلان سرین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.