دندان سا. [ دَ ] (نف مرکب ) دندان سای . ساینده ٔ دندان . || (اِ مرکب ) تخم خرفه . (ناظم الاطباء). تخم خرفه را گویند که به عربی بقلةالمبارکه خوانند. (آنندراج ) (از لغت محلی شوشتر) (از خفی علایی ). || پوست درخت گردکان که زنان بر دندان مالند تا لب دهانشان سرخ شود. (لغت محلی شوشتر).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.