دمب جیت کنک . [ دُ ک ُ ن َ ] (اِ مرکب ) دمتک . مرغ کوچکی است که پیوسته در کنار آب نشیند و دم جنباند و به عربی عصفورالشوک خوانند. و در اصل دم جیرکن بوده چه جیر به معنی پایین و کاف در آخر به جهت افاده ٔ تصغیر است . (از لغت محلی شوشتر). در تداول گناباد خراسان سوسه لنگ و در مشهد دم جنبانک گویند. (یادداشت محمدِ پروین گنابادی ). و رجوع به دم جنبانک شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.