دلوکة. [ دَ ک َ ] (اِخ ) دختر رَیّا. بنابه قول صاحب معجم البلدان ، زنی است که پس از غرق شدن فرعون و یارانش در رود نیل ، بر تخت سلطنت مصر نشست . و او زنی عاقل و مجرب و صاحب نظر بود و در آن هنگام یکصد سال از عمر وی می گذشت .او چون از حمله ٔ دشمنان بر ملک مصر بیم داشت دیواری بر گرد آن ملک بنا کرد که به حائطالعجوز مشهور است .و رجوع به معجم البلدان ذیل ماده ٔ حائطالعجوز شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.