دغل .[ دَ غ َ ] (ع اِ) قمار. (منتهی الارب ). || تباهی . (منتهی الارب ). عیب و فساد. (دهار). عیب ِ تباه کننده در کاری . (از اقرب الموارد). || درخت انبوه درهم پیچیده . (منتهی الارب ). درختان بسیار درهم پیچیده . (دهار) (از اقرب الموارد). || بسیار گیاه و درهم آمیختگی آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || جای خوف هلاک . (منتهی الارب ). جایی که بیم هلاکت در آنجا رود. (از اقرب الموارد). ج ، أدغال ، دِغال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.