دسیعة. [ دَ ع َ ] (ع اِ) بخشش بزرگ . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گویند: فلان ضخم الدسیعة و یا اًنه لمعطاءالدسائع. || سرشت که مردم بدان آفریده شده است . (منتهی الارب ). طبیعة. (اقرب الموارد). || خو. (منتهی الارب ). خلق .(اقرب الموارد). || کاسه ٔ کلان . (منتهی الارب ). جفنه ٔ بزرگ و گویند مائده ٔ کریم و بزرگ . (از اقرب الموارد). || خوان بزرگ . (منتهی الارب ). || میخانه . (منتهی الارب ). دسکره . (از اقرب الموارد). || قوت و توانائی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، دَسائع. (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.